من تشنه صدای تو بودم که میسرود

من تشنه صدای تو بودم که می‌سرود 
در گوشم آن کلام خوش دلنواز را 
چون کودکان که رفته ز خود گوش می‌کنند 
افسانه‌های کهنه لبریز راز را!

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۴)

آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد عشق است و همین لذت اظهار ...

خیلی مغرور شده بودیم ، خیلی مشغول شده بودیم ، در تخریب و تصر...

از خدا که پنهان نیستازتو چه پنهانرخنه کرده دردلمآواز خوش جان...

مرا پناه دهید ای چراغ‌های مشوشای خانه‌های روشنِ شکاککه جامه‌...

معتاد بود. به صدا... به آغوش... به طعم شراب لب های خوش رنگ ....

مادر #بهشت من همه #آغوش گرم توستگویی سرم هنوز به #بالین نرم ...

موضوع : نفرین عشق سیاه پارت: دوم از زبون جی چا: توی مدرسه قب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط