صبح

صبح
حادثه ی چشمان توست
و لبخندی که
با نور اتفاق می افتد
و در من شعری می شود
به وسعت دوستت دارم های ناگهانی.

#مریم_پورقلی
دیدگاه ها (۱)

چو تو آمدی مرا بس که حدیث خویش گفتم / چو تو ایستاده باشی ادب...

ظلمِ شب راشانه یِ دلدار می باید که نیست...#لیلا_مقربی

صدای تیشه فرهاد دوباره میکشد فریادکه ای شیرینتر از جانم چرا ...

یادت باشد؛ هیچ کس از تنهایی نمی میرد...فقط حرف آمدن که می شو...

🦋🩵 به هنگام #باران موهایت بوی دریا می گیردو غروب غربت چشمان ...

خدای مهرباندستانم به سوی توستنگاهم به مهربانی و کرم توستبا ت...

‍این روزها عجیب دل تنگ می شوم و من این دلتنگی را عاشقانه به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط