بعضی ها را نوشتم

بعضی ها را نوشتم
شعر شدند
بعضی ها را نتوانستم بنویسم
اشک شدند
بعضی ها را اما
نه
می شد نوشت
و نه
ننوشت
آنها را فقط زیستم ...
دیدگاه ها (۱)

من دیگه خسته شدم بس که چشام بارونیهاز دلم تا کی فضای غصه رو ...

کمیفقط اندکیمرا دوست داشته باش!من با کمترینِ توبه جنگتمام نف...

برای تو...خواهم نوشت کههوا در منهای توهمیشه یخبندان استو اشک...

بعضی زنان از فولاد، سنگ، اشک، غبار، استخوان و زخم ساخته شده‌...

آدمها مثل کتاب می مانندبعضی از آدم ها جلد زرکوب دارندبعضی جل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط