ناگهان به شکل مسخره ای از همه چیز جدا شدم با آدمها که هس

ناگهان به شکل مسخره ای از همه چیز جدا شدم. با آدمها که هستم، چه خوب باشند و چه بد. تمام احساساتم تعطیل و خسته می شوند، تسلیم می شوم. مودبم. سر تکان می دهم. تظاهر می کنم که می فهمم، چون دوست ندارم کسی را برنجانم. این یکی از ضعف هایم است که بیشترین مشکل را برایم درست کرده. معمولا وقتی سعی می کنم با کسی مهربان باشم روحم چنان پاره پاره می شود که به شکل ماکارونی روحانی در می آید.

مهم نیست. کرکره ی مغزم پایین می آید. گوش می کنم. جواب می دهم. و آنها احمق تر از آن اند که بفهمند من آنجا نیستم.

#چارلز_بوکفسکی
دیدگاه ها (۱)

+میگم کِ-بگو+اگ بفهمی من دارم میمیرم چیکار میکنی؟-دستتو میزا...

......

کسی نفهمیدچرا بیشترین بی خوابی ها راهر شب برای کسانی تحمل می...

+خیالتو زیاد به خیالم گره نزن که میشه تهش گره کور-نمیخوام بز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط