بسم رب الشهداء
بسم رب الشهداء...
وصیت نامه شهید جاویدالاثر مدافع حرم سردار مرتضی کریمی...
بسم الله الرحمن الرحیم
لبیک یا زینب سلام الله علیها
ما را ز خاندان کرم آفریده اند
ما را فدائیان پسرهای فاطمه (س)
ما را شهید میر و علم آفریده اند
هر یک ز ما حریف دو صد لشکر یزید
یک موج ، از تلاطم یم آفریده اند
دجّال ها و حرمله ها را مهاجم و ...
ما را مدافعان حرم آفریده اند
سلام و درود به ساحت مقدس آقا امام زمان (عج) و روح پاک امام راحل و سلام و درود به نائب بر حقش حضرت سید علی خامنه ای ( مدظله العالی ) و شهدای هشت سال دفاع و شهدای مدافع حرم با قلب خود ورقی می سازم و با خون خود جوهری می سازم و با استخوان خود قلمی می سازم و دست نوشته ای را به یادگار بر روی آن حک می کنم .
داشتم با خود فکر می کردم که اسوه شهدا در این مسیر پُر پیچ و خم چه کسی می تواند باشد که اینگونه به صف جهاد و شهادت می روند که ناگهان دیدم و شنیدم که شهدا با نام و یاد خانم فاطمه زهرا (س) دعوت حق را لبیک می گویند...
با کوله باری از عشق بر خاستند و بر سر زمین سبز ایمان رکعت سرخشان را چه زیبا ادا کردند و جام بلور این شهادت را چه مستانه سر کشیدند. خوش درخشیدید یاران ، چه زیبا آمدید ، چه زیبا رفتید و چه زیبا ماندید...
در ابتدای وصیت نامه از تمامی دوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند . زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است...
از پدر و مادرم و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده رو سیاه بی تابی و ناراحتی بیش از حد نکنید و اشک و گریه های خود را نثار اباعبدالله الحسین (ع) و فرزندان آن بزرگوار و همچنین خانم زینب (س) کنند...
پدر و مادر و همسرم و دخترانم از شما تقاضا می کنم که بنده را ببخشید و حلال کنید، من چقدر شما را به درد سر انداختم و در حق شما کوتاهی کردم خدا شاهد است که شما من رو با چه مشقت و سختی بزرگ کردید و به من راه اهل بیت و درس ایستادگی آموختید از شما ممنونم و امیدوارم که بنده رو حلال کنید...
پدرو مادر عزیزم از هیچ کس و هیچ نهادی دلخور نباشید چون مبارزه با دشمنان آرزوی خود بنده بود و فقط خدا می داند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم و ممکن است بعضی ها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید ، بنده به راهی رفتم که خود یقین داشتم.
به همسرم می گویم می دانم که بعد از من دخترانم یتیم می شوند و شما اذیت می شوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده : هرکس که یتیم شود خدا سر پرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست . آرزودارم دخترانم ، گنجشگای بابا،فاطمی تربیت شوندومدافع سرسخت ولایت باشند...
برادر عزیزم و خواهران مهربانم امیدوارم که شما هم من رو حلال کنید و بعد از من بیشتر مواظب پدر و مادر باشید و نگذارید که بی تابی کنند و خود شما همچنین بی تابی نکنید و به شما هم سفارش می کنم که راه اهل بیت رو پیشه بگیرید و همواره در مسیر ولایت فقیه قدم بردارید...
از دوستان و آشنایان و فامیل ها و هر کسی که حقی به گردن ما دراد ، تقاضا می کنم بنده حقیر رو ببخشید زیرا می دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شهادت که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خداوند بود...
بی بی زینب (س) آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت و دیگر به هیچ احدی اجازه نمی دهیم به شما و به سلاله اباعبد الله الحسین (ع) بی احترامی کند . بی بی جان إنی سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم . بی بی جان ممنونم که اسم بنده را پذیرفتی و پرونده منه رو سیاه را امضاء کردی و قبولم کردی که جزء مدافعان حرمت باشم . لبیک یا زینب (س)...
در آخر وصیت نامه خود می خواهم و اگر مقدور بود بنده را در کنار شهید گمنام تیپ یکم حضرت زهرا (س) دفن کنید و اگر نشد که صلاح پدر و مادرم و هرچه که بود ولی سعی بر این باشد که در کنار شهید گمنام تیپ دفن شوم...
همچنین در آخر جا دارد از حاج سید علی نبائی ، فرمانده خودم که خیلی هوای ما را داشت و آموزش های خوبی بهمون داد و برای من خیلی دلسوزی می کرد تشکر کنم و تقاضا دارم که من رو حلال کند و همچنین بعد از من اگر شد کمک حال خانواده من باشد که همین طور در سابق بود...
پدرم نماز لیلة الدفن و حلالیت چهل مومن فراموش نشود حتماً این کار رو برای من در روز دفن انجام بده و همچنین شال و پیراهن مشکی و پرچم سرخ حرم که در منزل دارم به همراه تربت اباعبدالله الحسین (ع) رو در داخل قبر کنار بدن من قرار بده...
ممنونم مادرم تقاضا دارم راهی که من رفتم به آن یقین داشتم و از شما خواهش می کنم برای من بی تابی نکن و گریه ات فقط برای اسیری عمه جانم زینب (س) و مصائب آقا اباعبدالله الحسین (ع) باشد...
دخترانم
وصیت نامه شهید جاویدالاثر مدافع حرم سردار مرتضی کریمی...
بسم الله الرحمن الرحیم
لبیک یا زینب سلام الله علیها
ما را ز خاندان کرم آفریده اند
ما را فدائیان پسرهای فاطمه (س)
ما را شهید میر و علم آفریده اند
هر یک ز ما حریف دو صد لشکر یزید
یک موج ، از تلاطم یم آفریده اند
دجّال ها و حرمله ها را مهاجم و ...
ما را مدافعان حرم آفریده اند
سلام و درود به ساحت مقدس آقا امام زمان (عج) و روح پاک امام راحل و سلام و درود به نائب بر حقش حضرت سید علی خامنه ای ( مدظله العالی ) و شهدای هشت سال دفاع و شهدای مدافع حرم با قلب خود ورقی می سازم و با خون خود جوهری می سازم و با استخوان خود قلمی می سازم و دست نوشته ای را به یادگار بر روی آن حک می کنم .
داشتم با خود فکر می کردم که اسوه شهدا در این مسیر پُر پیچ و خم چه کسی می تواند باشد که اینگونه به صف جهاد و شهادت می روند که ناگهان دیدم و شنیدم که شهدا با نام و یاد خانم فاطمه زهرا (س) دعوت حق را لبیک می گویند...
با کوله باری از عشق بر خاستند و بر سر زمین سبز ایمان رکعت سرخشان را چه زیبا ادا کردند و جام بلور این شهادت را چه مستانه سر کشیدند. خوش درخشیدید یاران ، چه زیبا آمدید ، چه زیبا رفتید و چه زیبا ماندید...
در ابتدای وصیت نامه از تمامی دوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند . زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است...
از پدر و مادرم و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده رو سیاه بی تابی و ناراحتی بیش از حد نکنید و اشک و گریه های خود را نثار اباعبدالله الحسین (ع) و فرزندان آن بزرگوار و همچنین خانم زینب (س) کنند...
پدر و مادر و همسرم و دخترانم از شما تقاضا می کنم که بنده را ببخشید و حلال کنید، من چقدر شما را به درد سر انداختم و در حق شما کوتاهی کردم خدا شاهد است که شما من رو با چه مشقت و سختی بزرگ کردید و به من راه اهل بیت و درس ایستادگی آموختید از شما ممنونم و امیدوارم که بنده رو حلال کنید...
پدرو مادر عزیزم از هیچ کس و هیچ نهادی دلخور نباشید چون مبارزه با دشمنان آرزوی خود بنده بود و فقط خدا می داند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم و ممکن است بعضی ها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید ، بنده به راهی رفتم که خود یقین داشتم.
به همسرم می گویم می دانم که بعد از من دخترانم یتیم می شوند و شما اذیت می شوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده : هرکس که یتیم شود خدا سر پرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست . آرزودارم دخترانم ، گنجشگای بابا،فاطمی تربیت شوندومدافع سرسخت ولایت باشند...
برادر عزیزم و خواهران مهربانم امیدوارم که شما هم من رو حلال کنید و بعد از من بیشتر مواظب پدر و مادر باشید و نگذارید که بی تابی کنند و خود شما همچنین بی تابی نکنید و به شما هم سفارش می کنم که راه اهل بیت رو پیشه بگیرید و همواره در مسیر ولایت فقیه قدم بردارید...
از دوستان و آشنایان و فامیل ها و هر کسی که حقی به گردن ما دراد ، تقاضا می کنم بنده حقیر رو ببخشید زیرا می دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شهادت که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خداوند بود...
بی بی زینب (س) آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت و دیگر به هیچ احدی اجازه نمی دهیم به شما و به سلاله اباعبد الله الحسین (ع) بی احترامی کند . بی بی جان إنی سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم . بی بی جان ممنونم که اسم بنده را پذیرفتی و پرونده منه رو سیاه را امضاء کردی و قبولم کردی که جزء مدافعان حرمت باشم . لبیک یا زینب (س)...
در آخر وصیت نامه خود می خواهم و اگر مقدور بود بنده را در کنار شهید گمنام تیپ یکم حضرت زهرا (س) دفن کنید و اگر نشد که صلاح پدر و مادرم و هرچه که بود ولی سعی بر این باشد که در کنار شهید گمنام تیپ دفن شوم...
همچنین در آخر جا دارد از حاج سید علی نبائی ، فرمانده خودم که خیلی هوای ما را داشت و آموزش های خوبی بهمون داد و برای من خیلی دلسوزی می کرد تشکر کنم و تقاضا دارم که من رو حلال کند و همچنین بعد از من اگر شد کمک حال خانواده من باشد که همین طور در سابق بود...
پدرم نماز لیلة الدفن و حلالیت چهل مومن فراموش نشود حتماً این کار رو برای من در روز دفن انجام بده و همچنین شال و پیراهن مشکی و پرچم سرخ حرم که در منزل دارم به همراه تربت اباعبدالله الحسین (ع) رو در داخل قبر کنار بدن من قرار بده...
ممنونم مادرم تقاضا دارم راهی که من رفتم به آن یقین داشتم و از شما خواهش می کنم برای من بی تابی نکن و گریه ات فقط برای اسیری عمه جانم زینب (س) و مصائب آقا اباعبدالله الحسین (ع) باشد...
دخترانم
- ۱۲.۸k
- ۱۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط