فیک بانوی اول پارت ۵

ا/ت ویو

بانو چوی باید بریم به سمت جایگاه ولیعهد سریع....

+ بیا تو

_ولیعهد

+ چه اتفاقی افتاده جو جانگ؟

_ عالیجناب (میشینه)من در نظر گرفتم که

برای جنگ با جینگ وقتی کشور ما برنده شد

شاهزاده خانم اونجا برای من یار و همراه بشه

نه یه ندیمه....

+ چی؟چرا؟

_ شما نظرتون برای ندیمه شدن ایشون هست

و من میگم به جای اینکه اونجا رو کامل

بگیرین و دخترشون رو ندیمه کنین

خود امپراطور اونجا رو به سلطه و دخترش

رو برای گروگان به اینجا بفرستین و هفته ای

اجازه ملاقات شاهزاده خانم با پدرش رو بدین

که هیچ وقت امپراطور جینگ چیزی به سرش نزنه


+ شما واقعا باهوشین

_ ممنون عالیجناب (پامیشه)


_ من میرم

+ برو


پرش زمانی به برد و اومدن بورام شاهزاده اونجا


& ببخشید من کجا باید برم؟ (کمی نگران)

بانو چوی: به اقامتگاه بانوی ولیعهد

& بله (استرسی)

_ بفرمایین تو

_ بانو چوی لطفا بیرون تشریف داشته باشین

چوی: بانو

_ برین بیرون (پامیشه)

& بانو برای چی اینکار رو بامن کردین (بغض)

_ بو....بورام جان منو یادت نمیاد؟(بغض)

& باید شمارو یادم بیا؟(بغض)

_ من هق....ا/ت.....هست...هستم

& ا ا/ت


_ بورامممم هق هق

&ا/ت هق این هق جا چیکا هق


اطلاعات:


ا/ت با بورام از ۵ سالگی تا ۱۰ سالگی یعنی جنگ دوست بوده
شرط نداره چون پارت بعدی اخره و نمیخوام منتظر انجام دادن شما باشم و میخوام ببینم چیکا میکنین