چشم دریایی تو شبتاب هر شعر و غزل

......

چشم دریایی تو شبتاب هر شعر و غزل
من فدای چشم زیبای تو بودم از ازل

می توانی با لبانت نیمه شب مستم کنی
لعل لبهای شرابت می دهد طعم عسل

با من ای آرام جان، کمتر بکن ناز و ادا
عشوه هایت می کشاند پای دل را در گُسل

آنکه در دام نگاه تو در افتاده منم
از چه می ترسی زمن؟ حیٌ علی خیرالعمل

من فقط محتاج آن لبخند زیبای توأم
لب فروبستی ز من، عشقم! نگاهی لااقل

خود نمی دانی و من آغشته ام با عشق تو
می سپارم بوسه هایت را مگیر از این غزل....
دیدگاه ها (۳)

........لبهای غم آلوده را،با خنده تزیٔین میکنم من کوه تلخ ع...

......نشسته ای به قلبِ من، خیالِ پا شدن مکنتو جفتِ خوب قلبمی...

.......نقاش نیستم من ولی، ناز نگاهت میکشمعکس تو را بر لوح دل...

......🌱 قسم به عشق ، که گمگشته ی دلم بودیاگر کنار تو بودم ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط