یو
ܠߊیܭ؟ܭߊܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊܠو؟
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :54
یه خبر مهم درمورد هانا رو از دست میدی فعلاً چصمغز جونم
و گوشی رو قطع کردم که وقتی که گوشی رو
گذاشتم زمین یکی عین خر وارد اتاق شد
ا.ت : هوشهههه طویله نیست هااا
که با تهیونگ مواجه شدم که با اخم داشت نگاهم میکرد
ا.ت :عع ببخشید تهیون.... نه رئیس مشکلی
پیش اومده مثل خر.... نه ادم وارد اتاقم شدید؟
از حرص عین لبو شده بود معلوم بود خیلی
عصبانی شده چون رگای گردنشو پیشونیش
زده بود بیرون و همچنین پوستش قرمز بود
تهیونگ : خانم پارک لطفاً تا دو ساعت دیگه ۱۰
تا طرح تحویلم بدید (با حرص زیاددد)
و سمت در برگشت که در محکم باز شد و
شترق خورد تو ملاج تهیونگ نمیدونستم
عصبانی باشم که کی اینجوری در اتاقو باز
کرده یا بخندم به اینکه در درست خورد تو
ملاج تهیونگ انگار گه محکم خورده باشه یهو
دور خودش پیچید احتمال دادم سرش گیج بره
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :54
یه خبر مهم درمورد هانا رو از دست میدی فعلاً چصمغز جونم
و گوشی رو قطع کردم که وقتی که گوشی رو
گذاشتم زمین یکی عین خر وارد اتاق شد
ا.ت : هوشهههه طویله نیست هااا
که با تهیونگ مواجه شدم که با اخم داشت نگاهم میکرد
ا.ت :عع ببخشید تهیون.... نه رئیس مشکلی
پیش اومده مثل خر.... نه ادم وارد اتاقم شدید؟
از حرص عین لبو شده بود معلوم بود خیلی
عصبانی شده چون رگای گردنشو پیشونیش
زده بود بیرون و همچنین پوستش قرمز بود
تهیونگ : خانم پارک لطفاً تا دو ساعت دیگه ۱۰
تا طرح تحویلم بدید (با حرص زیاددد)
و سمت در برگشت که در محکم باز شد و
شترق خورد تو ملاج تهیونگ نمیدونستم
عصبانی باشم که کی اینجوری در اتاقو باز
کرده یا بخندم به اینکه در درست خورد تو
ملاج تهیونگ انگار گه محکم خورده باشه یهو
دور خودش پیچید احتمال دادم سرش گیج بره
- ۸.۷k
- ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط