عشق شاید با تعریف امروز من نوعی از خلوص و یکرنگی روح با

عشق شاید با تعریف امروز من , نوعی از خلوص و یکرنگی روح باشد.

و خوب میدانم که عشق قضاوت نمیکند ,وابسته نمیکند, کنترل نمیکند , که عشق اگر بزرگ نکند , حقیر هم نمیکند , در عشق میلِ به سلطه گری نیست , عشق به ما چسبـندگی, بی اخلاقی نمیدهد ,


و ما چقدر در ادبیات نیاز به تعریفِ کلمه ای برای عشقِ انسانی داریم .


عشقِ یک آدم به آدم دیگری به خاطر همه خوب بودن هایش , عشقی که جنـــسی و عاطـــفی نیست . عشقی که سرشار از (تحسین و احترام) است . ما کلمه نداریم برای اینکه اگر روزی فردی را ستایش کردیم که همجنـس ما نبود بتوانیم آن را تعریف کنیم ،این است که تحسین و احترامِ عالی به فرد دیگری را با عشق جنسی و عاطفی اشتباه میگیریم و گرفتار میشویم و در تله زندگی نکرده خودمان در فردِ دیگر میفتیم و فراموش میکنیم که بنا نیست با هر فردی که دوست داشتیم وارد رابطه بشویم و چقدر لازم داریم که از صمیمیت لذت ببریم و جانمان را سرشار کنیم از خوبیِ خوبِ دیگران.
تو گویی که من خوب نمیدانم عشق چیست اما خلوصِ روح های بزرگ جانِ مرا شیفته میکند . اگر همین باشد عشق
دیدگاه ها (۳)

مــردها :|

ای وای ِمن ..

من نابودش میکنم::| ( خیانت رنج زیادی به بار می آورد، ه...

دنبال بهـترین ازدواج نـباشبهترین، وهمی نیست بـیشبهتـرین ِ خـ...

بسم الله الرحمن الرحیم دعا برای نیل به حیات طیّبه :گفتند بیا...

برادر های ناتنی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط