همسایه ی من جئون جونگ کوکه p

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³¹ )

به مقصد مورد نظر رسیدن

یعنی خونه ی جئون
از اونجایی که خانواده ی جئون به ثروتمند بودن و قدرتمند بودنشون معروف بودن، بایدم خونه ی جونگ کوک از خانوادش جدا باشه!

اما قیمتش...

درموردش صحبت نکنیم بهتره✓

وقتی رسید

پیاده شد و رفت سمت ا/ت، در ماشین رو باز کرد و ا/ت رو در بغل گرفت

به صورت اشفته و خستش نگاهی کرد و هوفی کشید

به سرعت وارد خونه شد
ا/ت رو به سمت اتاق خودش برد و گذاشتش روی تخت

نمیدونست توی اون موقعیت باید چیکار کن

ا/ت خیلی تب داشت

رفت و براش یک لیوان اب اورد
و کنار تختش گذاشت

ساعت ها گذشت
جونگ کوک توی تمام این مدت پلک روی هم نذاشت و فقط منتظر موند تا ا/ت از خواب بیدار شه

دیگه کم کم داشت خسته میشد و چشماش از خستگی زیاد، سیاهی میرفت

که روی صندلی کنار تخت ا/ت خوابش برد

همچنان اون لیوان کنار تخت بود

و چراغ مطالعه هنوز روشن بود و روی میز کار جونگ کوک پر از پرونده بود

درسته که سن زیادی نداشت

و زیاد از این جور کارا سر در نمیاورد

ولی از همون بچگی، برای این کار و مدیریت اماده شده بود

همیشه تمرین میکرد و براش تلاش میکرد

بیشتر از خودش، این خانوادش بودن که اصرار زیادی در مورد اینکه جانشین بعدی شرکت جونگ کوک باشه، داشتن

و در نهایت هم همینطور شد!
دیدگاه ها (۱۰)

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³² ) بعد از ساعت ها کار و خستگ...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³³ ) جونگ کوک کنار تخت در حالی...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p³⁰ )خودش هم سوار ماشین شد و به...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁹ )سیلی به گوش پسرک خورد+جئون...

"سرنوشت "p,35..ساعت ۳ صبح .....با حس باد سردی چشمامو باز کرد...

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

"سرنوشت "p,28..ویو کوک *.با این حرفم جیهوپ اومد بغلم کرد ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط