می شوم چوپان و با چای زغالی دلخوشم

" می شوم چوپان و با چای زغالی دلخوشم ... "
درد عشقی دارم و مرهم نمی خواهد دلم
شانه ی مردانه ام را خَم نمی خواهد دلم

موج چشمانت که دریا را پریشان می کند
آسمانش را به رنگ غم نمی خواهد دلم

زلزله انداختی ؛ ای عشق بر آبادی ام
کوهم امّا ، داغ ارگ بم نمی خواهد دلم

می شوم چوپان و با چای زغالی دلخوشم
زندگی با گلّه ای آدم نمی خواهد دلم

در قفس ماندم ، شکستم بالهای عاشقی
عشق و آزادی دراین عالم نمی خواهد دلم

سر کشی ها می کند اسب درونم روز و شب
مادیان وحشی ام را رَم نمی خواهد دلم

زهر می شد هر چه شیرینی به کامم ریختی
قهوه ات را هم بدون سم نمی خواهد دلم
حدیث دل
@elham31
#خاص #جذاب #زیبا #قشنگ #بینظیر #عکس_پروفایل #عکس_نوشته #شیک #هنری #BEAUTIFUL_NICE
دیدگاه ها (۳)

جیک جیکِ مستانِ من #تو بودی !راستشاز همان روزهای اولهم فکرِ ...

دوستان نابدوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه ایست.هول ...

چای دم کنخسته ام از تلخی نسکافه هاچای با عطر هلو گل های قوری...

تکه نانی بودمدر ته نانواییغصه میخوردم مناز غم تنهاییدرد این ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط