جنونعشقت

جـنون‌عـشـقَت❤️‍🔥:)
#𝐏𝐚𝐫𝐭 ۱۷

دنیا '

با این حرفش بد جوری ضایم کرد . سریع یه خداحافظی کردمو رفتم تو ماشين

...
روهام منو دم در خونه پیاده کرد و من تو کل راه به حرف طوفان فکر میکردم
ازش تشکر کردمو خواستم برم که گفت

روهام ' ميگما اگ فردا هم داداشت نیست میخای بیام دنبالت

دنیا ' نه ممنون هستش

اگه نباشه با تو یکی نمیام

روهام ' چیزی گفتی؟

دنیا ' ن خداحافظی کردم

...

بعد ناهار رفتم تو اتاق که به درسام برسم که دیدم قسمت نیست درس بخونم و خوابم میاد
پریدم رو تخت و با فکر به طوفان و حرفش خوابم برد
ینی واسش مهم نبود که با روهام میرم

...
طوفان

ناهارو که زدم رفتم یه چرتی بزنم
یکمی ناراحت بودم چون فکر میکردم دنیا از دستم ناراحت شد
خب ناراحت بشه به جهنم به من چه ؟
ولی خب یجوری نگاه کرد و ...