بدجور زدی لهش کردی

" 𝑀𝓎 𝓌𝒾𝓁𝒹 𝒷𝑜𝓎 𝒻𝒾𝓇𝑒𝒹 ² "
𝒫𝒶𝓇𝓉 : 𝟐𝟓



÷بدجور زدی لهش کردی
–حقش بود
÷هوفففف
●آخ
÷اوه..به هوش اومدی*لبخند*
●م.من کجام*گیج*
÷توی اتاق من
●چرا اینجام
÷از هوش رفته بودی برای همین من آوردمت اینجا
●آخ سرم*سرش گیج میره*
÷طبیعیه به سرت ضربه وارد شده
●الان دیگه میتونم برم؟
÷نمیتونم بزارم بری
●چرا
÷این من نیستم که باید اجازه بده بری باید از تهیونگ اجازه بگیره و اونم گفته حالا حالا ها همینجایی
●آخه چرا من که همه چیز رو بهش کفتم
÷نمیدونم تصمیم با اونه
●به خدا من کاری نکردم اون مجبورم کرد*بغض*
÷منظورت چیه
●مین سو..کیم مین سو مجبورم کرد*گریه*
÷ک.کیم مین سو؟
●آره*گریه*
÷الان میام


و بعد سریع از اتاق خارج شد و بلا فاصله گوشیش رو از داخل جیبش در آورد و شماره ای رو گرفت

–بله
÷م.مین سو
–مین سو چی...پیداش کردی
÷این دختره میگه همه چی زیر سر کیم مین سو بوده
–چی اون عوضی*عصبی*
÷میخوای چیکار کنی؟
–توراهم دارم میام اونجا*عصبی*
÷تهیونگ آروم باش منتظرتم
–....‌



ادامه دارد.......



از این به بعد دوشنبه ، چهار شنبه ، پنج شنبه و جمعه ها پست میزارم