پارت
پارت.¹
ویوا.ت
صبح با صدای گوشیم بیدار شدم آینه روبه روی تختم بود موهام شبیه آفتابگردون بود(وضیعت من وقتی بیدار میشم با موهای فر🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣) بلند شدم مسواک زدم روتین انجام دادم یه. لباس خوشمل پوشیدم که صدای گوشیم اومد
یونا بود جواب دادم
ا.ت.سلام خره شرکککککک
یونا. سلاممممم گاوییییی میگم میای بریم بیرون؟
ا.ت. زهرمار ماررر زوددد تر میگفتییی من تازه لباس خونگی پوشیدممم ولی باشه خر جونی
یونا. باشه یه ساعت دیگه میام دنبالت بای
آ.ت. بای
رفتم یه نیم تنه ی سفید با شلوار مشکی پوشیدم و با یه کت مشکی یه آرایش هات هم زدم
با کفش اسپرت(ژوووون)
رفتم پایین
بدون اینکه سلام کنم نشستم و راه افتاد یونا شبیه بز شده بود(نگران نباش نشونه سلامتی دوستی هست😂)
رفتیم پاساژو خالی کردیم هرچی تو ماساژ بود خریدیم بعدم رفتیم کافه
ویو توی کافه
یونا. گاویی چی سفارش میدی؟ من که بابل تی میخوام عهههه ا.ت اون پسره چه کراشششش
آ.ت . خاک تو سرت هر جا بریم باید از یکی خوشت بیاد مثلا داشتی میپرسیدی من چی میخوام من قهوه میخوام
یونا. بخت خودت هم مثل قهوه رنگ بختت قهوه ای هست ول کن سفارشارااا بیا بریم
آ.ت. ول کن کی به تو پا میده اگه بلند شدی همین خریدا را میکنم تووووووووووووو کلیه هات
یونا. ا.ت یه کم احساسات داشته باش واقعا تو چرا دوست نداری پسراا را؟.کیوت.
آ.ت. واییی یونا ول کن اصلا
ویو بعد کافه
یونا منو رسوند خونه که دیدم بابام سرش بین دوتا دستشه
گفت. دخترم منو ببخش سر قمار باختم بایه مافیای قدرتمند و الان میان دنبالت
آ.ت. به تو هم میگن پدر که سر من قمار کردی.داد.
کوک. زیاد داد نزن دختره ی ه.ر.ز.ه گمشو بیا بریم.سرد.
آ.ت . تنها حرفی که میتونم بگم بابا ازت متنفرممممم.گریه.
کوک به بادیگارد ها دستور داد که منو ببرن
ویو ا.ت
منو بردن تو ماشین اون مافیای بی رحم خیلی سرد و همینطور جذاب بود به درککک
همین جور گریه می کردم
کوک. دهنتو میبندی یا ببندم؟ ساکتتتت شوووو
هیچی نگفتم تا رسیدیم به یه عمارت که وقتی دیدم دهنم باز مونده بود
که بادیگارد ها با بی رحمی خواستند منو ببرند که تلاش کردم ولی ای کاش نمی کردم یه چیز زدن تو سرم که سیاهیییی
ویو ا.ت
وقتی بیدار شدم توی یه اتاق بودم
که در باز و.....
ویوا.ت
صبح با صدای گوشیم بیدار شدم آینه روبه روی تختم بود موهام شبیه آفتابگردون بود(وضیعت من وقتی بیدار میشم با موهای فر🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣) بلند شدم مسواک زدم روتین انجام دادم یه. لباس خوشمل پوشیدم که صدای گوشیم اومد
یونا بود جواب دادم
ا.ت.سلام خره شرکککککک
یونا. سلاممممم گاوییییی میگم میای بریم بیرون؟
ا.ت. زهرمار ماررر زوددد تر میگفتییی من تازه لباس خونگی پوشیدممم ولی باشه خر جونی
یونا. باشه یه ساعت دیگه میام دنبالت بای
آ.ت. بای
رفتم یه نیم تنه ی سفید با شلوار مشکی پوشیدم و با یه کت مشکی یه آرایش هات هم زدم
با کفش اسپرت(ژوووون)
رفتم پایین
بدون اینکه سلام کنم نشستم و راه افتاد یونا شبیه بز شده بود(نگران نباش نشونه سلامتی دوستی هست😂)
رفتیم پاساژو خالی کردیم هرچی تو ماساژ بود خریدیم بعدم رفتیم کافه
ویو توی کافه
یونا. گاویی چی سفارش میدی؟ من که بابل تی میخوام عهههه ا.ت اون پسره چه کراشششش
آ.ت . خاک تو سرت هر جا بریم باید از یکی خوشت بیاد مثلا داشتی میپرسیدی من چی میخوام من قهوه میخوام
یونا. بخت خودت هم مثل قهوه رنگ بختت قهوه ای هست ول کن سفارشارااا بیا بریم
آ.ت. ول کن کی به تو پا میده اگه بلند شدی همین خریدا را میکنم تووووووووووووو کلیه هات
یونا. ا.ت یه کم احساسات داشته باش واقعا تو چرا دوست نداری پسراا را؟.کیوت.
آ.ت. واییی یونا ول کن اصلا
ویو بعد کافه
یونا منو رسوند خونه که دیدم بابام سرش بین دوتا دستشه
گفت. دخترم منو ببخش سر قمار باختم بایه مافیای قدرتمند و الان میان دنبالت
آ.ت. به تو هم میگن پدر که سر من قمار کردی.داد.
کوک. زیاد داد نزن دختره ی ه.ر.ز.ه گمشو بیا بریم.سرد.
آ.ت . تنها حرفی که میتونم بگم بابا ازت متنفرممممم.گریه.
کوک به بادیگارد ها دستور داد که منو ببرن
ویو ا.ت
منو بردن تو ماشین اون مافیای بی رحم خیلی سرد و همینطور جذاب بود به درککک
همین جور گریه می کردم
کوک. دهنتو میبندی یا ببندم؟ ساکتتتت شوووو
هیچی نگفتم تا رسیدیم به یه عمارت که وقتی دیدم دهنم باز مونده بود
که بادیگارد ها با بی رحمی خواستند منو ببرند که تلاش کردم ولی ای کاش نمی کردم یه چیز زدن تو سرم که سیاهیییی
ویو ا.ت
وقتی بیدار شدم توی یه اتاق بودم
که در باز و.....
- ۱۵۱
- ۰۴ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط