و من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشم

وَ من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشَم,
باری رویِ شانه‌هایَش نباشم,
که نداند با من چه کند
و کجایِ دلش بگذارد که نه من بشکنَم,
و هم او ثابت بماند,
وَ من به یکباره یاد گرفتم همه‌یِ اعتمادَم را در کوله پُشتی‌ام پنهان کنم تا دستِ هیچ احَد الناسی بهش نرسد,
تا بشوَد اسباب بازیِ کودکی‌هایِ نداشته‌اش....
و مَن به یکباره اینچنین قَد کشیدم,
و بزرگ شدم....
ومن همرو روزی ک تومنونخواستی ومن هنوز تشنه عشقت بودم یادگرفتم
بعدرفتنت قدکشیدم امادیگ من اون منه سابق نمیشههههه...
میفهمییییی نمییییشهههه .....
دیدگاه ها (۱)

وابستگی پیدا کردن به کسی که متعلق به تو نیست یعنی مرگ تدریجی...

میدونی بن بست زندگی کجاست؟جایی کهنه حق خواستن دارینه توانایی...

دلتنگموباهیچکسم میل سخن نیست!

غم انگیزترین پایان برای یکرابطه زمانیه که مجبور باشیازش جدا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط