بعد جداییمون به بهونه های مختلف بهم زنگ میزد

☘️بعد جداییمون به بهونه های مختلف بهم زنگ میزد.
یه بار میگفت کته رو چجوری میپزن ؟
یه بار طرز کار لباسشویی و میپرسید ؟
یه بار اسم شامپوی همیشگی موهاشو ؟
بهش گفتم چی شده؟ 
کته پختن و مامانتم بلده ،لباسشویی دفترچه داره ،از رو ظرف قدیمی شامپو اسمشو بخون ،
به جای این بهوونه ها دلیل اصلیتو بگو ... گفت :نمیخوام فراموشم کنی ،گفت دوست دارم وقتی بهت زنگ میزنم جوابمو بدی ، چون میدونی گیر کردم ،
گفت بلدم کته بپزم ،اما حس میکنم اگه تو بدونی دارم کته میخورم بهت نزدیک ترم ،گفت میتونم لباسشویی راه بندازم ،اما دلگرم میشم وقتی میفهمی ٧کیلو لباس کثیف دارم ،
گفت فقط دوس دارم حالا که رفتی باز تو زندگیم باشی ،
دوس دارم هر جا گیر کردم ،مطمئن باشم ک تو جوابمو میدی ... من بعد اونروز دیگه جوابشو ندادم ،اون باید میفهمید دیگه منی وجود ندارم،آدم یه بار ناامید بشه ،بهتره از اینکه هر روز امیدوار به چیز نامعلوم باشه! .☘️


❤️پ.ن: کاری به کپشن ندارم... گاهی میخوای باشه شده از دور...من مجردم❤️

📝#آرام_نوشت☘️
#آرام_نوشت
#نوشته
#دلنوشته
دیدگاه ها (۵)

☘️موقتچقد راحت قضاوت میکنیچقد اعتماد به نفس داری و با اطمینا...

☘️و جمعه همان دختر گیسو کمندیست که دلش دریاییست از مهربانی!ع...

☘️قطعا یک جایی دردور دست ها را برای رفع دلتنگی گذاشته اند!!...

☘️میخواهی بدانی آخر قصه چه میشود؟آخر قصه ی قصه ها، دخترک به ...

هر وقت دلت خواست پیاممو سین میزنی

لیسا : بیاین بخورین من سیرم_منم گرسنه نیستم چرا؟_همینجوری چ...

پارت 2. خیانت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط