هفتآسمون
#هفت_آسمون🤍
#پارت_24💜
رضا🖤
رفتم زنگ بزنم به ارسلان که بیاد زنگ زدم
+ الو جانم داداش
_ سلام داداش خوبی
+ خوبم تو چطوری
_ بدک نیستم کجایی
+ من خونه نیکا اینام
_ اونجا برا چی
+ حالا داستانش طولانیه.. کاری داشتی تو کجایی
_ امممم... چیزه... من بیمارستانم
+ بیمارستان برای چی پانیذ چیزیش شده؟ (راسی پانیلئو هم رل زدن)
_ نه بابا مهدیس
+ مهدیس چی
_ مهدیس حالش بد شده الان بیمارستانیم
+ خب لوک بده ما هم بیایم
_ باش فقط تو به متینیکا بگو
+ اوکی فعلا
_ بای
قطع کردم داشتم میرفتم توی بیمارستان که دست یکی تو دستم قفل شد یعد برگشتم دیدم پانیذه
_ چرا اینجوری اومدی ترسیدم
+ میخای برم
_ نه عزیزم تو بیا اینجا ببینم
پرتش کردم تو بغلم و سرشو بوس کردم
_ پانی
+ جونم
_ من یا مهدیس
+ عه عشقم این حرفا چیه خب من دوتاتونو دوست دارم تو عشقمی و اون رفیقم ولی خب....
_ ولی خب؟ 🤨
+ ولی خب دلیل نفسام
_ و اون کیه؟
+ یه پسر خوشتیپ قد بلند شاخ شمشاد
_ و اسمش؟😌
+ پدرام😆
یه لحظه عصبی شدم وایسادم پانیذ و از بغلم در آوردم و بهش خیره شدم و گفتم
_ پدرام کدوم خریه؟😡
+ عه عشقم شوخی کردم بابا
_ بت میگم پدرام کیههه(با داد)
بغض کرده بود
+ عهههه چرا داد میزنی اه🥺😢پدرام داداشمه دیگه اه😭(پدرام مثلا تو رمان داداش پانیذ _ شخصیت کاملا خیالی)
دویید رفت همونجایی که بودیم پیش محراب
منم رفتم دنبالش فهمیدم کارم خیلی بد بود
نشسته بود رو صندلی و بدون صدا گریه میکرد فقط اشک میریخت
رفتم بغلش کردم و سرشو گذاشتم رو سینم
_ ببخشید.... خب یه لحظه اصلا یادم رفت اسم داداشت پدرامه عشقم.... گریه نکن دیگه
+.............
_پانی
+ هوم
_ آشتی؟
+امممممم...... آشتی
_ ای من به قربونت
+ خدا نکنه عشقم
#پارت_24💜
رضا🖤
رفتم زنگ بزنم به ارسلان که بیاد زنگ زدم
+ الو جانم داداش
_ سلام داداش خوبی
+ خوبم تو چطوری
_ بدک نیستم کجایی
+ من خونه نیکا اینام
_ اونجا برا چی
+ حالا داستانش طولانیه.. کاری داشتی تو کجایی
_ امممم... چیزه... من بیمارستانم
+ بیمارستان برای چی پانیذ چیزیش شده؟ (راسی پانیلئو هم رل زدن)
_ نه بابا مهدیس
+ مهدیس چی
_ مهدیس حالش بد شده الان بیمارستانیم
+ خب لوک بده ما هم بیایم
_ باش فقط تو به متینیکا بگو
+ اوکی فعلا
_ بای
قطع کردم داشتم میرفتم توی بیمارستان که دست یکی تو دستم قفل شد یعد برگشتم دیدم پانیذه
_ چرا اینجوری اومدی ترسیدم
+ میخای برم
_ نه عزیزم تو بیا اینجا ببینم
پرتش کردم تو بغلم و سرشو بوس کردم
_ پانی
+ جونم
_ من یا مهدیس
+ عه عشقم این حرفا چیه خب من دوتاتونو دوست دارم تو عشقمی و اون رفیقم ولی خب....
_ ولی خب؟ 🤨
+ ولی خب دلیل نفسام
_ و اون کیه؟
+ یه پسر خوشتیپ قد بلند شاخ شمشاد
_ و اسمش؟😌
+ پدرام😆
یه لحظه عصبی شدم وایسادم پانیذ و از بغلم در آوردم و بهش خیره شدم و گفتم
_ پدرام کدوم خریه؟😡
+ عه عشقم شوخی کردم بابا
_ بت میگم پدرام کیههه(با داد)
بغض کرده بود
+ عهههه چرا داد میزنی اه🥺😢پدرام داداشمه دیگه اه😭(پدرام مثلا تو رمان داداش پانیذ _ شخصیت کاملا خیالی)
دویید رفت همونجایی که بودیم پیش محراب
منم رفتم دنبالش فهمیدم کارم خیلی بد بود
نشسته بود رو صندلی و بدون صدا گریه میکرد فقط اشک میریخت
رفتم بغلش کردم و سرشو گذاشتم رو سینم
_ ببخشید.... خب یه لحظه اصلا یادم رفت اسم داداشت پدرامه عشقم.... گریه نکن دیگه
+.............
_پانی
+ هوم
_ آشتی؟
+امممممم...... آشتی
_ ای من به قربونت
+ خدا نکنه عشقم
- ۱۸.۴k
- ۱۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط