شبگردی این روح خیس

شبگردیِ این روحِ خیس
پایان یافته _
روحِ روز می‌خواهد ؛
تا آغوش باز کند
_چهار طاق _
برای بوییدنِ گلهای بهار ...

چهار دیواری ام امروز
هوسِ گلاب کرده
از خوشبوترین محمدی ها ...
و شاخه ای وحشی
از کبودِ یاس ها ...
................
........تو چه می‌دانی ........
.........
این روزها
دِیْم هایم غنچه داده اند !
بی _ نمِ باران _
تا گیس ببافم
عروسک به دست ،
گل بچینم
دسته
دسته
برای پُر کردنِ چین های دامنم ...

مـــــی‌دانـــم
نگه داشته مادرم ،
سرخ ترین سیب را ؛
تا به دیدارش برَوَم ....
لبخـــند به لب ،
با حلقهٔ یاس ها ...
دیدگاه ها (۱)

ای کاش خدا کمی صبر می کرد!هنوز آماده نبودم برای “بزرگ شدن”

چرا نمی کُشد مرا ، خدای چشم‌های تومیان آب و آتشم برای چشم‌ها...

راز یک زندگی زیبا این است:که امروز با خدا گام برداری و برای ...

آرزویت را برآورد میکند ، آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط