زندگی به سبک شهدا

📌زندگی به سبک شهدا

آرمان تقریبا هر شب جمعه برای مراسم دعای کمیل به مسجد امین‌الدوله می‌رفت.

یک بار به او گفتم :آرمان، این هفته هم برای دعای کمیل رفتی؟ چطوری وقت می‌کنی اون وقت شب از منزلتون برسی اونجا؟

اون وقت شب توی اون محله نمی‌ترسی؟گفت: نه، ترس نداره، من با ماشین میرم؛ اونجا هم نگهبان داره. تو هم این هفته بیا.

▫️گفتم: تو گواهینامه داری، ولی من باید یه مقداری از مسیر رو پیاده بیام. اون وقت شب یکم می‌ترسم.گفت: عیبی نداره. آدرس منزلتون رو بده؛خودم میام دنبالت.

🔻خدا می‌داند ؛ شاید شهادتت را در همان شب‌های دعای کمیل از ارباب گرفتی...

راوی: دوست شهید

#شهید_آرمان_علی_وردی
#سیره‌ی_شهدا
#شھیدانه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱۱)

📌 شهیدی که واسطه‌ی ازدواج دونفر شد. یه جوون طلبه‌ای رفت خواس...

خوشحالی به خاطر رضایت نایب امام زمان🔵 فرزند شهید صیاد شیرازی...

ببچه جون! تو برا چی رفتی؟! تو رو چه به جبهه رفتن؟!#شهدا #شه...

هیچکیپشت ادم نیستفقط خداست... #شهید_علی‌_خلیلی#شهدا #شهدای_...

My lovely neighbor part : 2

فصل دوم"قدم‌زدن در کهکشانِ "بی خیال،آسمون همچنا تاریک بود، ا...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط