پارت چهارم

پارت چهارم

×چیه چرا ساکت شدی، بگو دیگه همش تقصیر من بود.
÷معذرت میخوام
×برای چی عذر میخوای برای اینکه یه بچه رو کشتی
÷دست خودم نبود
×یکم بخواب نمیخوام الان عصبانیتمو روت خالی کنم .

......... .........
ویو خونه
÷من رفتم داخل اون داشت با زیر دستاش حرف می‌زد، خونه هیچ تغییری نکرده عکس های من هنوز روی دیوار راه رو هست ؛به سمت اتاق رفتم خیلی دلم میخواد اونجا ببینم ، در رو باز کردم هیچی تغییر نکرده عکس ها سر جاشونن لباس هام اونا با نظم خاصی سر جاشون چیده شدن ولی خب بوی سیگار کل اتاق رو فرا گرفته بود .
لباس هامو عوض کردم (اسلاید بعد)اون الاناست که بیاد .
×اوه عزیزم
÷هیمم
جلو اومد و سرشو برد توی گردنت
×خیلی خواستنی شدی
÷من همیشه خوبم این تویی که باید
×می‌دونی چیه با اینکه خواستنی باید تنبیه بشی هنوز بی ادبی
÷من بچه نیستم
×بلند شو
÷چرا ؟
(دستمو گرفت و بلندم کرد و به سمت در برد و رو به در گذاشت )
×من میرم حموم تا وقتی که بیام باید اینجا وایستی ،هروقت هم که به سرت زد بشینی یا از تنبیهت سرپیچی کنی یاد اتاق بازی بیوفت (یه جایی مثل رد روم که پر از وسایل ..... خودتون بفهمید )
÷ام..اما من
×هیسس نمیخوام چیزی بشنوم.
*بعد به سمت حموم اتاق رفت*

بقیه پارت بعد