سناریو از اسرافیل پایانی پارت دو
ویو ات:
دیدم شینوا داره میاد سمتم و بهم گفت: امروز سرهنگ گورن یه جلسه ی کاری برای تمام اعضا برگزار کرده و تو هم باید باشی ات: باشه میام و ساعت جلسه رو از شینوا پرسیدم و رفتم سراغ اتاقم یه دوش ۵ مینی گرفتم اومدم بیرون و بعدش موهامو خشک کردم آه گندش بزنن بعدش رفتم یونیفرممو پوشیدم و کمی عطر زدم به خودمو رفتم سمت جایی که قراره جلسه داشتم و چون کمی زود رسیدم تصمیم گرفتم که برم بالا روی پشت بوم بشینم که دیدم یه نفر اومد و بیخ گوشم زمزمه کردو گفت: خانوم کوچولو تشریف میارین برای جلسه؟ اون شینوا بود خندیدم و گفتم باشه باهم رفتم جلسه بعد گورن گفتش که فردا تصمیم بر این شد که حمله کنیم و بعد از جلسه با شینوا به سمت خونه رفتیم
ویو میکا:
داشتم خسته و کوفته به سمت جلسه میرفتم و وقتی رسیدم دیدم اون فرید نچسب هم هستش و رفتم نشستم روی یکی از صندلی ها که کنار فرید بود کرول شروع کرد به صحبت کردن و گفت: فردا قراره که حمله کنیم و چون تعداد ما اشراف زاده ها بیشتر از انسان هاست قطعا میبریم و من داشتم با خودم فکر میکردم که بتونم ات رو پیدا کنم خیلی دلتنگی شده بودم دلم میخواست بغلش کنم مطمعنم که بین همون آدما هست....« خب خب کنیچوا خوشگلام چون پارت قبل ازش حمایت شد دوتا براتون میزارم اگه بتونم امشب این دارو براتون میزارم سایونارا💋❤️
دیدم شینوا داره میاد سمتم و بهم گفت: امروز سرهنگ گورن یه جلسه ی کاری برای تمام اعضا برگزار کرده و تو هم باید باشی ات: باشه میام و ساعت جلسه رو از شینوا پرسیدم و رفتم سراغ اتاقم یه دوش ۵ مینی گرفتم اومدم بیرون و بعدش موهامو خشک کردم آه گندش بزنن بعدش رفتم یونیفرممو پوشیدم و کمی عطر زدم به خودمو رفتم سمت جایی که قراره جلسه داشتم و چون کمی زود رسیدم تصمیم گرفتم که برم بالا روی پشت بوم بشینم که دیدم یه نفر اومد و بیخ گوشم زمزمه کردو گفت: خانوم کوچولو تشریف میارین برای جلسه؟ اون شینوا بود خندیدم و گفتم باشه باهم رفتم جلسه بعد گورن گفتش که فردا تصمیم بر این شد که حمله کنیم و بعد از جلسه با شینوا به سمت خونه رفتیم
ویو میکا:
داشتم خسته و کوفته به سمت جلسه میرفتم و وقتی رسیدم دیدم اون فرید نچسب هم هستش و رفتم نشستم روی یکی از صندلی ها که کنار فرید بود کرول شروع کرد به صحبت کردن و گفت: فردا قراره که حمله کنیم و چون تعداد ما اشراف زاده ها بیشتر از انسان هاست قطعا میبریم و من داشتم با خودم فکر میکردم که بتونم ات رو پیدا کنم خیلی دلتنگی شده بودم دلم میخواست بغلش کنم مطمعنم که بین همون آدما هست....« خب خب کنیچوا خوشگلام چون پارت قبل ازش حمایت شد دوتا براتون میزارم اگه بتونم امشب این دارو براتون میزارم سایونارا💋❤️
- ۶.۹k
- ۱۶ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط