سیاستهایخانومی

#سیاست_های_خانومی
#روانشناسی رفتاری
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز….
وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …

زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت : فقط می خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می کنم، چه بلائی سر من میاری !!
دیدگاه ها (۱۳)

#خطـ منـ📝#شکر_گزاری‌‌هر روز را با شکر گزاری شروع کنید وآخر ش...

با صدای گنجشک و خنکی شهریور به تنم بیدار شدم و لحاف رو دور خ...

#خط منـ📝به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید- دل من گرفته ...

از خدا جوییم توفیق ادببی‌ادب محروم گشت از لطف رببی‌ادب تنها ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۹

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

معرفی شخصیت ها و پارت (1)سلام من کیم آت هستم یک دختر ۱۶ ساله...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط