روزی حکیمی به شاگردانش گفتفردا هرکدام یک کیسه بیاورید و

روزی حکیمی به شاگردانش گفت:فردا هرکدام یک کیسه بیاورید و در آن به تعداد آدم هایی که دوستشان ندارید و از آنها بدتان می آید پیاز قرار دهید!
روزبعد همه همین کار را انجام دادند و حکیم گفت:هر جا که می روید این کیسه را با خود حمل کنید.
شاگردان بعد از چند روز خسته شدند و به حکیم شکایت بردند که:پیاز ها گندیده و بوی تعفن گرفته است و ما را اذیت می کند.حکیم پاسخ زیبایی داد:این شبیه وضعیتی است که شما کینه دیگران را در دل نگه دارید.
این کینه قلب و دل شما را فاسد می کند.و بیشتر از همه خودتان را اذیت خواهد کرد.پس "ببخشید" و "بگذرید" تا "آزار" نبینید
دیدگاه ها (۱۴)

من در مقابل چیزی که میگوم مسئولم اما در قبال برداشت تو هیچ م...

در انتظار توامدر چنان هوایی بیاکه گریز از تو ممکن نباشدتوتما...

تلخ و شیرین این روزها می گذرندو شهریور از راه می رسد با طعم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط