چندشاتی جونگکوک

چندشاتی جونگکوک
part 3
موضوع: وقتی بهش میگی تو منو فقط واسه هرزه بازی هات میخوای•~

-هر سری این رو میگی ولی نمیای.. حتی دیرتر میای

-نه... این سری قول میدم.. قسم میخورم دیر نمیام.. باهات وقت میگذرونم.. هرچقدر بخوای بهت عشق میدم

-باشه.. ولی تو هنوز غرورمو جلوی همه خرد کردی.. هنوز صورتم‌میسوزه

"پسر گونه دختر رو بوسید"

-متاسفم.. نمیخواستم این کار رو کنم.. اصلا بیا بریم‌پیش همه ازت عذر‌خواهی کنم.. هوم؟

-هه.. تو؟ جلوی همه؟ با این غروری که تو داری عمرا ا...

"تا دختر خواست ادامه حرفش رو بزنه پسر دست ات رو گرفت و به سمت سالن عمارت کشید.."

-همه توجه کنید

"مرد به صدای بلند گفت..
همه خدمتکار ها جمع شدن
جونگکوک دست ات رو‌گرفت"

-ات.. پرنسس من... ملکه من.. دختر زیبای عمارت‌ من.. متاسفم.. نمیخواستم بزنمت.. من فقط حواسم نبود.. متاسفم.. من عاشقتم .. بیشتر از هرچی که تصور کنی

"همه خدمتکار ها تعجب کردن..
اون جئون که همه میشناختن، سرد بود.. ولی الان داشت جلدی همه از یه دختر عذر خواهی میکرد؟"

"خدمتکار ها دست زدن و تشویق کرد، جونگکوک ات رو بغل کرد"

"جونگکوک لبوش به سمت گوش ات برد و به گوش ات چسبوند که باعث شد به تن ات لرزه ای بیفته"

-تو مال منی.. هیچ وقت فکرشو نکن که واسم یه هرزه ای..


the end.
دیدگاه ها (۱۷)

جواب به ناشناس...🛐🎀

جواب به ناشناس..جدی جدی بس میکنید یا نه؟😐🤌

چندشاتی جونگکوک،part2موضوع: وقتی بهش میگی تو ققط واسه هرزه ب...

چندشاتی جونگکوکموضوع: وقتی بهش میگی تو منو فقط واسه هرزه باز...

پارت ۳۳جیمین: چرا امدی...... سرد.... لارا: گفتم یه سری بزنم....

دوست پسر دمدمی مزاج

جیمین فیک زندگی پارت ۹۳#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط