هشتم محرم الحرام

▪ ️هشتم محرم الحرام

اکبرا! داغ تو دانی که چها با دل کرد؟
عمر کو؟ تا بتوان چون تو گلی حاصل کرد

خوش‌نهالی به بسی سعی به بار آوردم
چه کنم؟ داس جفا، سعی مرا باطل کرد

آه! کز تیشه‌ی جور پسر سعد و زیاد
سروْ‌قد، اکبر من، جای به زیر گل کرد

جمع بُد خاطر لیلا به تو، ای جان پسر!
جعد خونین تواَش، آه! پریشان‌دل کرد

خاک بر زندگی دهر، پس از مرگ تو باد!
چه تواند به جهان از تو مرا غافل کرد؟

سهل شد کار تو، رفتی سوی حق، «طوبی لَک!»
لیک مرگ تو، پسر! کار مرا مشکل کرد

اکبرا! اصغر من تشنه‌ی تیر است، از آن
نتوانم به برِ کشته‌ی تو، منزل کرد

پس به ناچار، سوی خیمه بَرَم جسم تو را
باید از لجّه برون شد، سفر ساحل کرد

شاعر: #دانش_گیلانی
دیدگاه ها (۲)

#شب_هشتم_محرم#حضرت_علی_اکبر_ع خبر مرگ ز چشم نگران بدتر نیستی...

#بس_کن_رباب_حرمله_بیدار_میشود#سهمت_دوباره_خنده_انظار_میشود

▪ ️ هفتم محرم الحرامماهی من سوی آب، راه نداردبهر تلظّی به سی...

▪ ️ پنجم محرم الحرامشمع‌ها از پای تا سر سوختهمانده یک پروانه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط