نگاهم

💭
نگاهم
به امتدادِ منظمِ گام‌هایت خیره بود.
و حواسم پرتِ شنیدن صدایت
که نکند لا به لای شلوغی خیابان‌ها،
فریادهای دوره گردان محل،
وعده های سر خرمن،
گمش کنم!
که لبخند زدی...

تو لبخند میزنی
و جهان می‌ایستد تا تو را تماشا کند!
زمان می‌ایستد
و من در ثانیه‌ای قبل از خنده‌هایت
گیر افتاده‌ام...!❤

#مهران_رمضانیان
دیدگاه ها (۱)

نیازمندیمبه یک جُرعه دوست داشتن!که آرام روی لب‌ها بنشیند،و ت...

💭تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم...تو را به خاطربو‌ی لاله...

من در شلوغیِ این خیابان‌ها،در عبور و مرورهایی که انتها ندارن...

ماه را به میهمانی پنجره ات فرستاده ام که تاصبح،چشم هایت را ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط