چند پارتی

#چند پارتی
#هیونجین
p3
یعنی می‌دونه سخت بهش دل باختم؟


ا،ت وارد شرکت شد و داخل دفترش نشست و به فکر فرو رفت یه دفعه بدنش سرد شد و مور مورش شد و خودشو جمع کرد کله دیشبو داشت به این که چی هیون جین و خطرناک می‌کنه فکر می کرد و اصلا نخوابیده بود

هیون جین با کلافگی که از سره این بود که ا،ت ازش خوشش نمیاد وارد عمارت شد
دوک جین: چیزی شده اجوشی؟
هیون جین: ( نگاه زیر چشمی)
برنامه ی امروز رو با کاغذ بازی ها بیار بزار رو میزم
دوک جین : چشم
(, اوردش)
هیون: میبینم که ... خیلیا دارن تلاش می‌کنن تا پروندمون رو حل کنن ...
اما هیچ کس حتی بو نمی بره مجرم و همدستش منو توییم
دوک جین: ب.. بله ولی چرا منو ،،
*هیون جین یقشو گرفت*
هیون: یادت رفت که پیشخدمت خانواده ی هوانگی؟
دوک جین خودم بهت گفتم اگه میخوای پیشخدمت بشی باید از این کارا بکنی و تو... تو غرق خیال پول شدی تو خودتو تسلیم پول کردی الانم دست مزد خوبی میگیری و باید پرونده ها رو با پوشونی کنی

جهش به وقتی ا،ت برگشت:
ا،ت خسته بود و سرمای بدنش تبدیل شده بود به سرگیجه که چشم هیون افتاد بهش و با نگرانی و قدم های سریع اومد و دستشو گذاشت رو شونه هاش
هیون: چیشدهع پرنسس چت شده زیره چشمات گوده
ا،ت یه قدم دور شد فکر این که کسی که دوسش داره می‌تونه براش مشکل ساز باشه و بهتره ازش دوری کنه اذیتش میکرد و نمی خواست بهش وابسته بشه و تمام این مدت سعی میکرد سرد باشه
هیون با تعجب بهش خیره شده بود
ا،ت دستاشو کنار زد و سرشرو به سینه های هیون تکیه داد.
هیون بندخدا برگاش ریخت ولی خوش حالم بود
ا،ت یه لحظه از شدت خستگی همون جا چشماش بسته شد
هیون جین براید استایل بغلش کرد و بردش تو اتاقش
ا،ت در همون هین به این فکر میکرد که چیمیشه اگه اونم بیاد و مثله هیون بشه تا دیگه لازم نباشه افسوس بخوره
دیدگاه ها (۲۴)

ا،ت دلش میخواست هر کاری ممکنه بکنه تا بفهمه هیون درواقع کیه ...

دوستان عزیز تخمه بیارید براتون فیک خیانت اوردم#تکپارتی##درخو...

#تکپارتی#درخواستیوقتی بعد از چند روز بر میگرده خونه ومیبینه ...

موضوع:وقتی فکر می‌کنی دوستت نداره ...پارت1علامت ها ( ا/ت +/ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط