تو سرد شده ای وَ من بیهوده می دمَم در خاکسترِ خاطرات...!نه نگاهتشعله ور می شود نه دلت رادوستت دارمی گرم می کند؛بگذار حرف ها راچشم هایت با من در میان بگذارندزبانت را هرگز...هرگزاعتمادی نیست ...!