دوست دارم غزلت باشم و باشی بغلم

دوست دارم غزلت باشم و باشی بغلم
شعر اذان بوسه به لبهای تو خیرالعملم

گل اندام تو در سایه پرواز دو دست
تا بگیری سر انگشت لبالب عسلم

هر کجا میگذری رقص زمین رویاییست
گاه مشتاق تماشای هزاران گسلم

سر این شایعه که زنده کنی مرده خیال
رفته صدبار عجولانه بیابد اجلم

اصلا از حرف اضافی بگریزیم بیا
دوست دارم غزلت باشم و باشی بغلم
دیدگاه ها (۹)

گر توانی از محبتحلقہ درگوشم ڪنی، حیف باشد کــــــہ مــــراچو...

سوختن با تو به پروانه شدن می ارزدعشق این بار به دیوانه شدن م...

ڪاش مےشد عاشقے در سینه‌ات جارے شودموسم برچیدن این اشک...

* مـی خـواهــــــم .... تـک مسافـــرِ جــاده ی .... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط