NEW MAFIA
part 6
کفش پاشنه بلند مشکی رنگی که پوشیده بود فرم ساق های پایش را تغییر داده بود از حق نگذریم دختر واقعا زیبایی بود.
لوران: دایانگ ایشون وفادارترین همکارم هست معنی برادر را برام میده و هی بونگ این خانم هم خواهرم هستند. من دستم را بلند کردم و سمت آن مرد گرفتم و گفتم: لی دایانگ هستم . آن مرد دستش را در دست من قرار داد و با نگاه عمیقی به چشمانم جواب داد: بیون هی بونگ هستم لوران خیلی از شما تعریف میکرد .
یکی از پرسونل با عجله نفس نفس زنان و پر اضطراب گفت: ببخشید که مزاحم شدم اما جناب بیون یه مشکلی برای یکی از مهمان ها افتاده است میشه چند لحظه به این مشکل رسیدگی کنید. لوران یکی از دستانش را روی شونه یک من و دیگری را روی شونه ی هی بونگ گذاشت و گفت: شما با هم آشنا بشید من پیگیر این ماجرا میشوم.
لوران از ما دور میشد و من با چشمانم دنبالش میکردم کمی که دور شد نگاهم را به هی بونگ دادم وبه صورتش که در حال نگاه کردن به صفحه ی گوشیم بود نگاه کردم پس از فرصت استفاده کردم و محو صورتش شدم و تک تک اعضای صورتش را زیر نظر گرفتم .......- ادامه دارد-
کفش پاشنه بلند مشکی رنگی که پوشیده بود فرم ساق های پایش را تغییر داده بود از حق نگذریم دختر واقعا زیبایی بود.
لوران: دایانگ ایشون وفادارترین همکارم هست معنی برادر را برام میده و هی بونگ این خانم هم خواهرم هستند. من دستم را بلند کردم و سمت آن مرد گرفتم و گفتم: لی دایانگ هستم . آن مرد دستش را در دست من قرار داد و با نگاه عمیقی به چشمانم جواب داد: بیون هی بونگ هستم لوران خیلی از شما تعریف میکرد .
یکی از پرسونل با عجله نفس نفس زنان و پر اضطراب گفت: ببخشید که مزاحم شدم اما جناب بیون یه مشکلی برای یکی از مهمان ها افتاده است میشه چند لحظه به این مشکل رسیدگی کنید. لوران یکی از دستانش را روی شونه یک من و دیگری را روی شونه ی هی بونگ گذاشت و گفت: شما با هم آشنا بشید من پیگیر این ماجرا میشوم.
لوران از ما دور میشد و من با چشمانم دنبالش میکردم کمی که دور شد نگاهم را به هی بونگ دادم وبه صورتش که در حال نگاه کردن به صفحه ی گوشیم بود نگاه کردم پس از فرصت استفاده کردم و محو صورتش شدم و تک تک اعضای صورتش را زیر نظر گرفتم .......- ادامه دارد-
- ۲.۴k
- ۰۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط