اهل آه و ناله کردن نیستمجان من است

اهل آه و ناله کردن نیستم،جان من است
اینکه هر دم میرسد بر لب نمیفهمی چرا ؟
.
ذوب دارم میشوم هر روز میبینی مگر ؟
آب دارم میشوم هر شب نمیفهمی چرا ؟
.
آنچه من پای بدست آوردن چشمت زدم
قید دینم بود لامذهب ، نمیفهمی چرا ؟
.
بین مردم مثل من پیدا نخواهد شد نگرد
"یک" ندارد جز خودش مضرب نمیفهمی چرا ؟
.
بارها گفتم دل دیوانه گرد عشق نه !
نیش خواهی خورد از این عقرب نمیفهمی چرا ؟
#حسین_زحمتکش
دیدگاه ها (۲)

کنار چشمه ای بودیم در خوابتو با جامی ربودی ماه از آبچو نوشید...

ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو رادشمن جانی و از جان دوست ...

رها باش و با رهایی زندگی کن حتی در میان دوز و کلک ....هر زما...

دستی که ورق می زند ایـن خاطـره ها رابایـــد بنویســـــد غـم ...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط