از دیشو بگم ک خیلی خش بی دایی حیدر و امید ...

از دیشو بگم ک خیلی خش بی 😄 ...دایی حیدر و امید اومده بودن خونمون و عمو حمدالله و عمو بهروز و عمو داراب هم اومدن .اقای لپ 😶 😶 😶 ...و خودمون 😎 مامانم داداشم😍 باباییم😍 میتالو 😍 .....خیلی خوش گذشت😍 😍 😍 😍 😍 😍 و امروز هممون دعوتیم خونه عمو بهروز😄 بابام میگه اگه سال قهت اومد خومون خومونه میخریم😂 😂 😂 😂 😐 می دروغ میده 😐 ....#اینم اولین اومدن دایی امید #دیشب 3.12.96 پنج شنبه بود😄
دیدگاه ها (۳)

خدایا کمک کن دلمون واسه ادمای بی لیاقت تنگ نشه......7.11.96

اومدین گناوه دور دور یکی از دینگ دنگ دونگ ها بخورین حالشو بب...

😩 صبح زود یکی بیا بالا سرت مثل جن تا مانیته😂 یواشکی صدات بزن...

یه روز بارونی عاللللی منو و رفیق همیشه پایه ام😍 رفتیم بیرون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط