عشق جذاب

پارت ۴


النا :میتونم اسمتون رو بدونم

کوک :جئون جونگکوک


النا :(تعجب )


کوک :اتفاقی افتاده(مرموزانه)

النا :اها نهههه فک کنم امروز پدرتون تو شرکت ما بودن


کوک :که اینطور (کتش رو در میاره و به النا میده که بندازه رو شونه هاش)

النا :ممنون (خجالت)

النا :من دیگه میریم و دوباره ممنون نجاتم دادین (خواهرم گاییدی😅) من میرم خدانگهدار


کوک :خدانگهدار (پوزخند )


کوک ویو

کیم فک کرده بعد اون اتفاق خانوادم فراموش می‌کنیم هه (پوزخند)
ببین چجوری تلافی میکنم کیم بیچاره
ولی دخترش خیلی خوشگل بود ولی اون هم یه هرزه مثل تمام دختراس نباید فکرمو درگیرش کنم


ویو النا

واقع پسر خیلی جذابی بود یعنی میشه دوباره ببینمش ولی یه حس بدی بهش داشتم اینکه پسر جئون بود رفتم عمارت و بعد امروز خیلی خسته شدم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و روتین پوستیمو انجام دادم رفتم برای شام پایین بابا هم اونجا بود
...

النا :سلام بابایی

کیم :سلام دخترم

النا : بابا اون آقا که چی بود فامیلیش آه..... جئون


کیم :خوب چیزی شده (اخم)


النا:نه ولی میخواستم بدونم اون پسر داره


کیم :آره ولی چرا اینو داری میپرسی (عصبانی و داد)


النا :(تعجب و یکم ترس )
امممم.....هیچی امروز تو شرکت شنیدم میگفتن


کیم :دیگه در مورد اونا حرف نزن


النا :چشم (ناراحت)

رفتم بالا ت اتاقم که یهو......
دیدگاه ها (۰)

عشق جذاب

بچه ها مشکلی برام‌پیش اومده فردا حتما پارت میزارم واقع ببخشی...

عشق جذاب

دوزتان

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

خرگوش قاتلپارت۸ویو کوک:رفتم به اون آدرس وسط راه هم گل گرفتم ...

پارت2. وقتی دستش داشتی اما

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط