بعضی از داستان های زندگی هیچ وقت پایانی ندارند شاید باره

بعضی از داستان های زندگی هیچ وقت پایانی ندارند. شاید بارها برایشان پایانی را تصور کرده باشیم. شاید اصلاً این به ظاهر پایان رخ دهد و ما به خیال مان برای همیشه پرونده شان را بسته ایم. اما گاهی زمان ثابت می کند که اشتباه کرده ایم. داستان های زندگی مان گاهی فرسنگ ها از ما دور می شوند با همه آدم ها و اتفاق هایشان. آنقدر که باورش سخت است که ما هم روزگاری جزئی از آنها بودیم. گاهی در ما ساکت می شوند و پنهان. آنقدر که هرچه بخواهی چیز خاصی از آنها را به یاد بیاوری نمی توانی و چه سخت است این ناتوانی.

چطور خاطرمان نمانده جزئیات لحظه هایی را که برای رسیدنشان ثانیه شماری می کردیم زمانی. تلخ یا شیرین، حقیقت این است که گاهی حتی فراموش می شوند اما تمام نمی شوند. انگار چیزی درون ما از آنها هنوز گرم است، مانند آتش زیر خاکستر. یک حرف کافی است. یک اتفاق یا دیدن یک فرد. انگار زمان به عقب بر می گردد. فیلمی از خاطرات گذشته ات را فریم به فریم جلوی چشمانت اکران می کنند. میان آتش درونت، باد می وزد و شعله جان می گیرد. فصل تازه ای آغاز می شود.

#رادیو_هفت_انقضا_ندارد : ) :
دیدگاه ها (۲۱)

می آید روزی که در تراس خانه ات، روی صندلی دسته دار نشسته ای ...

+ از حرفام نرنجیدی ...؟- نه!+ ولی هر کی بود یه چیزی بهم میگف...

هرچه بود تمام شد ! چه تعداد بالا و قابل توجه اصولگرایان در ب...

از دیدگاه اسلام #احمق و #بیخرد واقعی کسی است که :- عیب های د...

حتما تا انتها مشاهده کنید و امتداد فریاد ما می توانیم باشیدن...

عزیزدلم! دلگیر نباش... آدم ها مختلف اند. هرکدام سبک خودشان ر...

فیک جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط