part

part14🦋




{دخترک داشت آب میشد از درد و رنج به همین دلیل خواست بره و برادرش رو ترک کنه اما پسر اون رو با یه حرکت به سمت خودش برگردوند و دستاشو دور کمرش حلقه کردو به سمت خودش کشید و پیشونیش رو بوسید}



-کجا کجا
&داداش کار دارم اگه میشه اجازه بدین برم
-نه نمیشم تا منو نبخشی جایی نمیری
&گفتم دیگه شمارو بخشیدم
-نه تا کامل کامل نبخشی ولت نمیکنم
&هوف باشه بابا بخشیدم بزار برم
-واقعا
&اره
-پس بوس منو رد کن بیاد
&بیا بابا{لپشو بوسید}
-آفرین حالا شد
&میزاری برم
-کجا
&اتاقم
-نه میخوای بری اتاقت چیکار کنی
& همینطوری
-نه نمیشه بگو ببینم چی درست کنم
&ولم نمیکنی؟
-نه بگو
&باشه یه کاسه نودل
-بشین درست کنم
&میشه منم کمک کنم
-نه تو بشین پاهات درد می‌کنه
&باشه
-چرا خوردی زمین
&چشمام سیاهی رفت
-چرا
&نمی‌دونم
-باشه بیا امادست
&مرسی داداش
-خواهش میکنم








ادامه دارد...
دیدگاه ها (۸)

part15🦋&اوم چه خوب شده-نوش جونت {یکمی بعد}&دستت درد نکنه داد...

📜 معرفی فیک جدید 📜 🎀موضوع= وقتی همسرش مرده بود و...📌شخصیت ها...

part14🦋-قشنگم تو بگو چی میل داری من خودم درست میکنم &نمی‌خوا...

part13🦋-هارا&بله-مطمعنی دیگه چیزی نمی‌خوای &اره-حتی نمی‌خوای...

part18🦋//خونه-نارا خیس آبی برو لباساتو عوض کن بیا پایین برات...

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط