یه فن سهون و چانیول رو سه روز قبل دیده و با سهونی حرف ...
یه فن سهون و چانیول رو سه روز قبل دیده و با سهونی حرف زده 💬🩷 :
فن: تو سهونی؟ من فن اکسوام.
سهون: اره، تو اهل چینی؟
فن: الان خیلی استرس دارم.
سهون: مرسی بخاطر عشقت.
بعد از اون چانیول اومدو یه کلاه کپ پوشیده بوده و فن از دیدنش چشمهاش گرد شده و از استرس نمیتونست ـه یه کلمه هم حرف بزنه. ولی بعد زمزمه کرده من فن همهی شمام؛ چانیول ـم جواب داده از ریکشنت معلومه و ادای چشمهای گرد فن رو دراورده. فن گفته سهون رو چندین بار دیده ولی این اولین باری بوده که باهاش حرف زده و وقتی سهون نزدیکش بوده دستهاش میلرزیدن و نمیتونسته خوب حرف بزنه. جرئت نمیکرده بهش نگاه کنه و تو واقعیت از تو عکسها جذابتره و خوشگله. وقتی امضای سهون رو گرفت اون نوشته بود لطفا شاد باش و فن فکر میکنه خوشحالترین آدم تو دنیاست 👧🏻 .
📁◗@YEOLtweett ֶָ֢֪ #ʟᴜᴛ
فن: تو سهونی؟ من فن اکسوام.
سهون: اره، تو اهل چینی؟
فن: الان خیلی استرس دارم.
سهون: مرسی بخاطر عشقت.
بعد از اون چانیول اومدو یه کلاه کپ پوشیده بوده و فن از دیدنش چشمهاش گرد شده و از استرس نمیتونست ـه یه کلمه هم حرف بزنه. ولی بعد زمزمه کرده من فن همهی شمام؛ چانیول ـم جواب داده از ریکشنت معلومه و ادای چشمهای گرد فن رو دراورده. فن گفته سهون رو چندین بار دیده ولی این اولین باری بوده که باهاش حرف زده و وقتی سهون نزدیکش بوده دستهاش میلرزیدن و نمیتونسته خوب حرف بزنه. جرئت نمیکرده بهش نگاه کنه و تو واقعیت از تو عکسها جذابتره و خوشگله. وقتی امضای سهون رو گرفت اون نوشته بود لطفا شاد باش و فن فکر میکنه خوشحالترین آدم تو دنیاست 👧🏻 .
📁◗@YEOLtweett ֶָ֢֪ #ʟᴜᴛ
- ۱.۲k
- ۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط