آهسته

آهسته
زمان رفته و برگشت ندارد

خوب و بدمان رفته
و برگشت ندارد

عمری که فقط با غم دنیا سپری شد

چون آب روان
رفته و برگشت ندارد

دیگر به سر آمد همه ایام جوانی

سیمای جوان رفته
و برگشت ندارد

شد کار دل خسته‌ی ما حسرت این‌که
این رفته و آن رفته و برگشت ندارد

بیهوده نگردید به دنبال خوشی ها
شادی ز جهان رفته و برگشت ندارد

گویی غم هجران عزیزان
شده عادت

انگار که جان رفته و برگشت ندارد,.,
دیدگاه ها (۳)

تازه فهمیدم که با مردم..... مدارا مشکل است.!!!!!!زندگی کردن ...

گر چه با یادش، همه شب، تا سحر گاهان نیلی فام،بیدارم؛گاهگاهی ...

در انتهای کوچه ای،کاشانه دارد یار من؟روی نگاهش یک بغل،پروانه...

هرجا دلی گرفتاشکی ریخت.بغضی ، گلوی احساس را فشردشعر در من مت...

آهسته زمان رفته و برگشت نداردخوب و بدمان رفته و برگشت نداردع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط