#زیباترین_عشق #پارت_21

ارسلان _ هی روانی دستشو شکوندی یه مشت زدم تو صورتش
سانیار _ چه غلطی کردی هاااا

دیانا _ ولم من شکوندی دستمو اییییییی
ول نمیکردن هم دیگه رو ارسلان بد جور عصبانی شده بود یه یهو دستم قرچ کرد
گفتم اَََََََ
ارسلان _ 😳😰😰😨😨😵🤬🤬😡😡😠😠 دیانااااااااا
ولش کن عوضی دستش شکست




سامیار _ وای چیکار کردم دستش شکست دستم بشکنه نه خوبی دیانا
دیانا _ وای دستم 😭😭
ارسلان _ دیانا خوبی
روانی خیالت راحت شد


از زمین برش
داشتم داد میزد دستش بدجور شده بود
دایی دیانا _ ای وای دیانا چت شد
چه غلطی کردید
خوب شد

15 مین
دیانا _ دستم شکسته با ارسلان رفتیم و تو ماشین گذاشت منو و اینقد نوازش کرد دستمو
از درد دستم کم شد خیللیی نگران بود تو نگاشم پر نفرت بود

ارسلان _ دِ بروو دیگه مثل مورچه راه میری
دیانا _ ارسللااان
ارسلان _ جاننممم
دیانا _ ای دستم
ارسلان _ چیکار کنم اگه دستم کنده میشد میشد بدم به تو میدادم
دست اون دست کج رو کم میبرم 🤬

30 مین بعد
دیانا _ رسیدیم دکتر دستمو ماینه کرد گفت نشکسته فقط در رفته که درستش میکنم با کرم درست میشه
ارسلان _ آقای دکتر یعنی مشکلی نی

آقای دکتر _ نه دیگه
دیانا _ اخیش



1 ساعت بعد
دیانا _ تو راه بودیم ارسلان گفت امشب بیا پیش خودمم

دیانا _ ارسلان نه دیگه
ارسلان _ هیس میای
دیانا _ نه
ارسلان _ الو میشه دیانا رو ببرم خونه خودمون مامانم هم هست
دایی دیانا _ باشه گوشی رو بده بش

1 ساعت بعد
ارسلان _ دیانا بلند شو رسیدیم
دیانا _ عه ارسلان خوابم میاد
ارسلان _ بلند شو بالا میریم میخوابیم 😂😍
دیانا _ عهه وایسا دیگه
ارسلان _ نه اینجوری نمیشه جلو مامانم باید بغلت کنم؟ 😂
دیانا _ 😶😏 بریم
مامان ارسلان _ عهههه ارسلان اومدی
تو که دیانا رو هم آوردی
کلی رو بوسی کردیمو حرف زدیم

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۰)

#زیباترین_عشق #پارت_22

#زیباترین_عشق #پارت_23

#زیباترین_عشق #پارت_20

وقتی الکی پز میدی 😁

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

رمان بغلی من پارت ۳۱ارسلان: از این ناراحت شدم که کسی نداره ب...

رمان بغلی من پارت ۶۷ارسلان: توی ماشین نشستیم که از سرد بودن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط