سیصد گل سرخ یک گل نصرانی ما را ز سر بریده می ترسانیس

سیصد گل سرخ یک گل نصرانی ما را ز سر بریده می ترسانی...ســـو گنـــد

سیصد گل سرخ یک گل نصرانی

ما را ز سر بریده می ترسانی

ما گر ز سر بریده می ترسیدیم

در محفل عاشقان نمی رقصیدیم


در محفل عاشقان خوشا رقصیدن

دامن ز بساط عافیت برچیدن

در دست سر بریده ی خود بردن

در یک یک کوچه کوچه ها گردیدن


هرجا که نگاه میکنم خونین است

از خون پرنده ای گلی رنگین است

در ماتم گل پرنده میموید و گل

از داغ دل پرنده داغ آجین است


فانوس هزار شعله اما در باد

می سوزد و سرخوش است و چین واچین است

یعنی که به اشک و مویه... خود گم نکنید

از عشق هر آنچه می رسد شیرین است


در آتش و خون پرنده پر خواهد زد

بر بام بلند خانه پر خواهد زد

امشب که دوباره ماه بالا آمد

می آید و باز پشت در خواهد زد


یک ساقهٔ سبز در دلم خواهد کاشت

مهتـــاب بر آن شبنم تـر خواهد زد

صد جنگل صبح در هوا می شکفد

خورشیـــــد به شاخه ها شرر خواهد زد
دیدگاه ها (۲)

باران ببار … ببار بر سر همه آنان که ایستاده اند زیر آسمان تن...

حقایق جالب بعضی از کشورها...

اگر راحت از زندگیت میرن....

چایت را کمی آرامتر بنوش.....

ما را ز سر بریده می ترسانی!!ما گر ز سر بریده می ترسیدیمدر مح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط