اولین روز بارانی را به خاطر داریغافل گیر شدیم چتر ند

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟؟غافل گیر شدیم... چتر نداشتیم، خندیدیم، دویدیم، و به شالاپ و شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم،
دومین روز بارانی را چطور،؟پیش بینی اش را کرده بودی چتر آوردی و من غافل گیر شدم سعی کردم خیس نشوم و شانه ی سمت چپ تو کامل خیس شد...
سومین روز را چطور؟؟
گفتی سرت درد میکند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه ی سمت چپ من کامل خیس شد و چند روز پیش را چطور؟؟
به خاطر داری که با چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چشم و چال مان نرود دو قدم از هم دور تر راه برویم فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم... تنها برو...!!
دیدگاه ها (۳)

رستاک...

دلممردی می‌خواهدنابیناخط بریل بداندفصل به فصلتنم را بخواندبا...

تصمیم گرفته امهر چه تو رابه یاد ِ من بیندازددور بریزم!فقط یک...

من مطمئنم که اعضای بدن هم عاشق می‌شوندمثلا همین حافظهچطور اس...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

#رویای #جوانی#پارت_۸خیلی خوشحال بودم که یکی دیگه تو گروهمون ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط