می خواهم از امروز شبیه باورم باشی

می خواهم از امروز شبیه باورم باشی
باید بیایی و خطای آخرم باشی

مردی شبیه تو تبر بر یاد من میزد
شاید دلیل اینهمه دردسرم باشی

می ترسم از تصویر بی رنگ زنی تنها
آیینه را برداری و دور وبرم باشی

سر رفته از حجم سکوتت ذهن این خانه
بی عقد و خطبه با نگاهی همسرم باشی

آغاز سرمای زمستان
تنپوش گرم و مهربان پیکرم باشی
دیدگاه ها (۴)

.نه مغرورم نه دلسنگم،نه از تحقیر میترسمپر از بغضم ولی از "اش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط