چقدر این روزها

چقدر این روزها ؛
همہ پاییز را بهانہ کرده اند ،
یکے نیامده‌اش را از پاییز میخواهد ،
یکے آمدن‌هایے را در پاییز انتظار میکشد ،
یکے مدام از نرسیدن‌هایش میگوید ،
یکے از خش خش برگها آرامش میخواهد ،
...چقد پاییز کار دارد براے تمام این بنده خداها...!
فکر کن!!
لابد با خودش میگوید زمستانے را رقصیده اندُ
بهارے را روییده‌اندُ تابستانے را لمیده‌اند و حال کہ فصل خزان آمده فکر خستگے هاشان افتاده اند!
خُب حق دارد پاییز دلگیر باشد...
دیدگاه ها (۶)

.

.

....

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط