امشب به حکم چشم تو چشمان من تر است

امشب به حکم چشم تو چشمان من تر است
من عاشق تو هستم و این غم مقدّر است

هرچند خنده‌های تو دل می‌بَرَد ولی
این‌گونه اخم‌ کردنت ای ماه محشر است

حرفی بزن که باز دلم را تکان دهی
چیزی بگو، گلم، دل من زود باور است

یک عمر گِرد خانه‌ات این دل طواف کرد
انگار این پرندۀ وحشی کبوتر است

اردیبهشت پُر گل شیراز سینه‌ات
باری، غزل بخوان که دهانت معطّر است

تا سایۀ تو بر سر ِ من هست، عشق من
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است؟
دیدگاه ها (۳)

💔 چقــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر سخـــــــــــته ک...

خیلی هم دلت بخواهد جمعه عصر، غصه بگیرد یقه ات را!خیلی دلت بخ...

‍ ‍ آمدی بر دلِ ما دست کشیدی احسنتدشمنِ جان شدی و دست ...

سنه بیر سوز دیرم سن بو سوزو بیلملی سن رهی عشقینده صنم .آغلام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط