زمستونم اومد و رفت ها

زمستونم اومد و رفت ها ....
یادته قرار بود وقتی زمستون اومد، وقتی هوا سرد شد، من دستام یخ زده بودن تو دستای منو بگیری گرم کنی و من از خوشحالی بمیرم؟
یادته قرار بود تو باغ پوشیده شده از برف با پاهامون صدای برفو حس کنیم؟
یادته بهت گفتم قراره روزی رو که خدا تو رو فرستاده زمین رو با هم جشن بگیریم من از خدا کلی تشکر کنم چون تو پیشمی؟
یادت میاد؟
خب
حالا زمستون با اون بارون و برفای دلگیرش اومد
با همون سرمایی که فکرشو میکردیم اومد
اما تو کجایی؟
کاش به زمستون سفارش نمیکردم که زودتر بیاد...
کاش اصلا بهش میگفتم صبر کن تا اونم بیاد دستای سرد منو گرم کنه.....
کاشکی میگفتم بهش... اخه من از کجا میدونستم قراره تو دلگیر ترین فصل سال تنها باشم اونم با دستای سرد و قلبی یخ زده....😔
دیدگاه ها (۱)

هرچه نشستم نیامدی 😐 دراز کشیده‌ام بیا😂

به همین زودیا یه " ایول بابا "از اونایی که میگفتن نمیتونی می...

رابطه ای که توش یکی سرما بخوره اون یکی نخوره رو باید گِل گرف...

صبر ایوب مثالیست که ما صبر کنیمورنه آن زجری که من دیده‌ام ای...

پارت یک. خیانت. ژانر : غمگین

پارت ۶

خیانت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط