بی انصافی p2

#درخواستی
#هان
#سه پارتی

ا/ت = //یهو بغضت دوباره شکست ...به سمت سونگمین رفتی و محکم بغلش کردی و اروم تو بغلش گریه کردی ...//
سونگمین = عیبی نداره ...عیبی نداره ...خودتو خالی کن ...
ا/ت = //بعد از چند دقیقه از بغلش اومدی بیرون //سونگی.....ممنونم که هستی ...
سونگمین که دید جو واقعا سنگینه تصمیم گرفت برا بهتر کردن حالت یکم کردم بریزه ...ابی که برات اورده بود رو روداشت و ریخت رو سرت و فرار کرد ....
ا/ت = سونگمیننننننننننن....واستا واستا ...
با یه لیوان اب میوفتی دنبال سونگمین و کلی دنبالش میدوی ...که چان میگه ...
چان = هی ...بچه ها بسه بسه ..جمع کنید بریم کمپانی ...
ویو تو کمپانی ...اتاق تمرین =
//داشتین موزیک ویدیو ی ...ای لایک ایت ... رو تمرین میکردین که هان همش وسط تمرین لگد میزد به پاهات و دنس خراب میشد ...//
هان = هی ا/ت ....حواست کجاست چرا انقدر خرابکاری میکنی ...خنگی ...//یکم داد//
ا/ت = هان ...بسه ...بسه ..بسه ...//با هر کلمه که میگفتی ضربه ای به سینش میزدی // خسته شدم از این رفتارت ...اینقدر ازم متنفری ...خودت با لگد داری میزنی منو که بیوفتم ...بعد به من میگی خنگ ...
هان = اون ..فقط یه اتفاق بود ...تو میتونی درو تر از من وایستی تا بهت نخورم ...
ا/ت=بسه ..بابا ..کم مظلوم نمایی کن دیگه خسته شدم ...از وخودم خیلی ناراحتی ...پس میرم ...میرم تا از دستم راحت شین ...///با دو از اونجا خارج میشی ...///
چان = همه کارات به کنار ...این یکی رو نمیتونم تحمل کنم...
چانگبین = چرا عین ماست وایستادی برو دنبالش ...
لینو = شاید بلایی سرش بیاد بدو ...
هان به خودش اومد ...دید واقعا باهات بد کرده ...نباید اینجوری پیش میرفت ...قرار نبود اینجوری بشه ...درسته ...هان عاشقت بود ....ولی فکر میکرد یه حوس زود گذره ...پس سعی مرد ازت دوری کنه و باهات بد رفتاری کنه تا بلکه بتونه تورو از یاد خودش ببره ...ولی بی فایده بود ...اون واقعا عاشقت بود ....نیم ساعت گذشته بود ...کل کمپانی رو دنبالت گشته بود ولی پیدات نکرده بود ...با فکری که به ذهنش زد تنها یه جا برا گشتن باقی مونده بود ...با ترس و لرز تمام قدرتشو جمع کرد و با سرعت به سمت بالا پشت بوم رفت ...وقتی رسید ..تورو لبه ی ساختمون دید ...



هان = ا.....ا/ت ...ت...تو
ا/ت = خوشحالی منو اینجا میبینی مگه نه ...
هان = نه ..نه ا/ت ...بیا پایین ...لطفا ...
ا/ت = چی ....هه ..اره بیام پایین که دوباره منو احساساتمو بازی بگیری ..ها
هان = نه ..نه ا/ت ..باید باهات صحبت کنم همه چیزو بهت توضیح میدم ...
ا/ت = هه...توضیح ...چه توضیحی...اصلا چی رو میخوای توضیح بدی ...
هان = ا/ت ...من عاشقتم ...
ا/ت = هه
دیدگاه ها (۱)

بی انصافی p3

سناریو اسکیز

بی انصافی p1

اجبار

3#پارتی#استری‌کیدز#سونگمینپارت:3موضوع:«وقتی حامله ایی(یک ماه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط