گفتمش گرمی آغوش تو غوغا دارد
گفتمش گرمی آغوش تو غوغا دارد
گفت فریاد نگاهم همه را وا دارد
گفتمش باغ نگاه تو هوس انگیز است
گفت هم شهد لبم موج تمنا دارد
گفتمش واژه شیرین وفا،افسانه
گفت هرعشوه فروشی غم فردا دارد
گفتمش مزرعه عشق بسی رنگین است
گفت هنگامه بی تو چه تماشا دارد
گفتمش رنگ افق چیست بهنگام سحر
گفت ازسرخی شرمنده نشانها دارد
گفتمش راز صف آرایی انجم به سما
گفت پرونده آن معرکه شیدا دارد
گفتمش عطر نفسهای تو دل انگیز است
گفت انگیزه هر وسوسه دنیا دارد
گفت فریاد نگاهم همه را وا دارد
گفتمش باغ نگاه تو هوس انگیز است
گفت هم شهد لبم موج تمنا دارد
گفتمش واژه شیرین وفا،افسانه
گفت هرعشوه فروشی غم فردا دارد
گفتمش مزرعه عشق بسی رنگین است
گفت هنگامه بی تو چه تماشا دارد
گفتمش رنگ افق چیست بهنگام سحر
گفت ازسرخی شرمنده نشانها دارد
گفتمش راز صف آرایی انجم به سما
گفت پرونده آن معرکه شیدا دارد
گفتمش عطر نفسهای تو دل انگیز است
گفت انگیزه هر وسوسه دنیا دارد
- ۴۱۶
- ۱۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط