مرد اگر بودم

مرد اگر بودم
نبودنت را غروب های زمستان
در قهوه خانه ی دوری
سیگار می کشیدم . . .
نبودنت دود می شد
و می نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه
بعد تکیه می دادم به صندلی
چشم هایم را می بستم
و انگشتانم را
دور استکان کمر باریک چای داغ حلقه می کردم
تا بیشتر از یادم بروی 
نامرد اگر بودم
نبودنت را تا حالا باید فراموش کرده باشم
مَرد نیستم
اما
نامرد هم نیستم !
زنم
و نبودنت
پیرهنم شده است!

#رویا_شاه_حسین_زاده
دیدگاه ها (۳)

از وقتی یادم نیستدوستت داشته امحتی قبل تر از وقتیکه یادت نیس...

شاید عجیب باشد دیدن مردی که هر روز می آید کافه به یاد دیگری ...

یک بار.ن صدبار.ن هربار.نفهمیدانگار ن انگار ن.انگارنفهمیدفریا...

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ ..ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡﭼﻨﺪﺳﺎﻟﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﺴ...

از همان روز اول قرار گذاشتیم که اگر رابطه‌مان خوب پیش نرفت، ...

( گناهکار ) ۷۶ part دامن بزرگ قرمز رنگ مو با دست هام بلند ک...

yek tarafe : ۱۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط