پرنسسمن

#پرنسس_من🤍🥂
#part_16

* خب میدونم که اون لجبازه و از اونجایی که تورو هم خوب میشناسم با بقیه رابطه خوبی نداری... پس ولش کن بره هم خیال خودتو راحت کن هم اونو هم منِ بدبختو...

- تو نمیخواد حرص اونو بخوری... ته تهش میکشمش دیگه..

* آیش.... حرف زدن با تو فایده نداره!

بعد از گفتن این حرفش مشت تقریبا محکمی به بازوم زد و رفت... پوزخندی زدم و دنبالش رفتم بیرون... سیگارم رو بیرون آوردم و گرفتم بین انگشت وسط و انگشت اشاره دستت تتو دارم... فندکم رو از جیبم بیرون اوردم و سیگارمو روشن کردم... فندکم رو گذاشتم تو جیبم و یه پک عمیق از سیگارم گرفتم..

* یعنی باور کنم؟

- چیو؟

* اینکه هیونگ (داداش) کوچولیِ جذاب‌م به یه نفر کمک کرده؟

اخم کوچیکی کردم و برگشتم به سمتش... زدم به بازوش..

- یاااا... توهم دست کمی از یون سوک نداریا... درضمن کوچولو هم خودتی!

قَه قَهه ای زد و سیگارمو از دستم کشید و زیر پاش لِه کرد

* خب بگو هدفت از اینکار چی بود؟

- چه میدونم بابا ولم کن!

* به هرکی دروغ بگی به من نمیتونی بگی اینو خودتم خوب میدونی!
دیدگاه ها (۳)

#پرنسس_من🤍🥂#part_17* به هرکی دروغ بگی به من نمیتونی بگی اینو...

#پرنسس_من🤍🥂#part_18* جونگکوک میدونستی وقتی عصبی میشی خیلی کی...

#پرنسس_من🤍🥂#part_15* یا... جونگکوکا!.. بریم بیرون حرف بزنیم+...

#پرنسس_من🤍🥂#part_14سرمو از رو پاهام برداشتم و بهش خیره شدم- ...

نام فیک:عشق مخفیPart: 6ویو ات*هه نیومده داره قلدری میکنه نشو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط