فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت

فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت ۶


از زبان ماری

وقتی که رسیدیم من زیاد سمت جیمین نمی‌رفتم تا یونجی ناراحت نشه بعدز چند دقیقه که داشتم واسه خودم حال میکردم که یهو یه پسر میاد و میگه

پسر=جون میخای امشب رو حال کنیم 😂

ماری=برو گمشو جیمین جیمین

جیمین=یونجی بزار الان میام ماری انگار داره صدام میکنه

جیمین=ماری چی شد

ماری=این پسر به من گیر داده میگه امشب رو حال کنیم 😂

جیمین=وایسا الان درس عبرتی بهش بدم یدونه زد تو گوش پسر

پس=برید بابا وحشیا😠

گذاشت رفت😐

ماری=اع بیبی مرسی بغلش کردم

از زبان جیمین
وقتی که بغلم کرد یه حس عجیبی داشتم این حتا از یونجیم بهتر🥺

ماری=جیمین دیگه بست بریم 🙂

یونجی=چی ماری رو بغل کرد الان نشونش میدم

از زبان جیمین

همینجور که داشتم با ماری حرف میزدم
یهو دیدم یونجی یه پسر رو بغل کرده دقیقا همون پسری که به ماری گیر داده بود🙄

جیمین=یونجیییی دارییییییی چیکاررررز میکنییییییی😭

یونجی=خوب مگه چیه توهم ماری رو بغل کردی😮‍💨

جیمین=یونجی دیگه گوه بخوری با من حرف بزنی( اهم اهم قلاب به روتون😐)

یونجی=وایسا جیمین سری قهر نکن جیمین


از زبان ماری همینجور که داشتم با خودم حرف میزدم یهو جیمین اومد 🙂


خوماری 🥺

۱۵لایک
۱۵کامنت
هعی خوماری درد بدیست درک میکنم ولی لایک کنید🥺🥺🥺🥺🥺
دیدگاه ها (۲۱)

فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت ۷ جیمین میاد از اون ور دستم ...

فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت ۸ماری=نگاه کن تا اومدیم رفت ...

چیزی که همیشه دوست داشتم به طر فدارای سیگما بگم این بود انقد...

فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت ۵ار زبان ماری صبح از خاب پاش...

رمان عشق چیز خوبیه پارت ۸ وسایل رو چیدم که زنگ خونه خورد رفت...

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۸#

عشق چیز خوبیه پارت ۱۰ویو کوکوقتی دیدم ات نیست به بادریگاردا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط