آنابل با چند حرکت اندک کارش را شروع کرد گاهی اوقات دستش

آنابل با چند حرکت اندک کارش را شروع کرد – گاهی اوقات دستش را تکان می داد. چیزهایی که می توان به راحتی توجیهشان کرد.
دُنا و انجی برایشان سوال نمی شد که چرا آنابل از روی صندلی به زمین آمده – شاید افتاده؟ اما خیلی زود حرکات افزایش پیدا کرد و دیگر نتوانستند توجیهی بیاورند.
آنها عروسک را در اتاق دُنا می گذاشتند و سپس آن را بیرون اتاق انجی پیدا می کردند. طولی نکشید که امور از کنترل خارج شد. دو دختر ادعا می کردند که آنابل به آنها حمله می کند و حتی اقدام به خفه کردن یکی از دوستانشان کرده.

حملات آنابل

لو دوست نزدیک این دو دختر خیلی نسبت به عروسک بد بین بود و حس می کرد این عروسک تسخیر شده است. اما آنها توجهی نکردند و می گفتند این فقط یک عروسک است. اما داستان روی شیطانی تری به خود گرفت و آنان را وادار به اقدام کرد.
آنها در قسمت های مختلف آپارتمان خود یادداشت هایی را پیدا کردند که به ظاهر زیاد عجیب نبود به جز اینکه چیزهایی عجیبی روی کاغذ های پوستی نوشته شده بود و دخترها نمی دانستند آنها از کجا می آیند.
هر یادداشت پیامی متفاوت داشت، ” به لو کمک کن ” و ” به ما کمک کن ” تنها دو نمونه از پیام هایی بود که با خطی کودکانه نوشته شده بودند.
یک روز دُنا از سرکار بر می گردد و متوجه خون روی دست های عروسک می شود.
آنابل سر جای همیشگی اش روی تخت بود، اما لکه های قرمز روی دستش چشم دُنا را گرفت – به نظر خون می آمد. گویا مایع قرمز رنگ از درون خودِ عروسک بیرون می آمد.
دیدگاه ها (۳)

دیگر همه چیز خیلی جدی شده بود و دخترها باید کمک می گرفتند. ب...

و در اتاق انجی به دنبال نقشه بود تا خود را برای یک سفر جاده ...

با اینکه عروسک واقعی آنابل با آنچه در فیلم Annabelle: Creati...

@helyaexol😐

ورق روشن وقت

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁹چند روزی گذشته بود.... همه درگیر پیدا کرد...

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط